یار شیرین [1]
یا رب این نو گل خندان که سپردی به منش
خود نگهدار ز اشرار رقیب و مِحنش
گر چه از کوی وفا گشت به صد مرحله دور
گو بیارد به درون دل ما از یمنش
گر به سرمنزل سلمی رسی ای باد صبا
به عنایت برسانی تو سلامت ز منش
به ادب نافه گشائی کن ازآن زلف سیاه
که مبادا برود بوی خوش از آن خُتنش
گو دلم حق وفا با خط و خالت دارد
بی وفائی بود آنگه که ندانی وطنش
در مقامی که بیاد لب او می نوشند
مَی بنوش و مکن افسرده دل خویشتنش
عِرض و مال از در میخانه نشاید اندوخت
هر که در میکده شد جام جهانی شِکنش
هر که ترسد ز ملال اَنده عشقش نه حلال
قُرب و نزدیکی یار و قد سرو و سَمنش
شعر حافظ همه بیت الغزل معرفت است
وه چه دور است که هاشم برسد بر سخنش
تکمیل در دبیرستان شبانه روزی شهید بهشتی آوج
18/11/1388
اثر: هاشم مالکی
[1] - مصرع اول از حافظ(غزل 281) و مصرع دوم از اینجانب است- بنام غزل تضمینی
در مدح امیرالمؤمنین علی (ع)
مخلوق نخست و عالم آراست، نبی
بعد از نبی و خلقتِ او راست، علی
همراه نبی در شبِ معراج که بود؟
هر جا که بوَد محمّد آنجاست، علی
شکّی نبوَد به فضلِ مولیَ الکَونَین
بر عامه و بر خاص که مولاست؟ علی
گویند علی ساقی کوثر باشد
آن کیست که با نبی أبِ ماست؟ علی
بابای حسین و زینب و کلثوم است
بابِ حسن و همسر زهراست، علی
ما را چه غم ار مطیع مولا باشیم
اندوه ندارم که دل آراست، علی
حاجت چه بود به قبله های صوری
بر جمله ی ما کعبه ی دلهاست، علی
آن کس که به عمر خویش مشرک نشد و
ایمان نخست او هویداست، علی
چون فاتح خیبر و علمدار نبی
در بدر و حنین، شأن مولاست، علی
ما مدّعیِ پیروی از آل نبیّیم
آن کیست شفیع جنّت ماست؟ علی
گر عفو الهی ز کَرم سوی من آید
صد شکر که من چاکر و مولاست، علی
در شب اربعین حسینی تکمیل شد
15/11/88
هاشم مالکی
.: Weblog Themes By Pichak :.