تمرین عشق بازی
ای یاوران هشیار، باید شدن خبر دار ما جمع عاشقان و، رو سوی دیدن یار
اکنون فرا رسیده، هنگامه ی اجابت بر آن دعای دائم، هنگام آن شب تار
اندر قنوت و سجده، یا بعد هر نمازی ذکر همیشگی مان، رزق زیارت یار
یا از دعای مادر، در وقت دست گیری یا باب پیر ما و، آن نازنین بیمار
شکرانه ی عنایت، باید نموده جبران یاد رفیقان کنی، در پیش روی دلدار
در زیر قبّه ی عشق، یا در کنار عاشق تمرین عشق بازی، با دیده های غمبار
هر کس شنیده هستی، عازم سوی کربلا گفتست یاد من کن، اندر جوار دلدار
بهجت شیرین سخن، گفت بر آن یار خود یاد من زار کن، در حرم عشق یار
خوش بر سعادت تو، دانی کجا روانی؟ هشتاد حج و عمره، یا اجرهای بسیار
گویند کربلا را، آن دشت پر بلا را عرش خداوند حیِّ، جای تجلّی شمار
دل تو اگر عاشقی، سوی منا کن سفر مقتل ابن علی، قبله گه هر نزار
فارغ ازین ماجرا، هر که درین حلقه شد عشق پاپی در او، تاب و تب ماندگار
هاشم و جنت کجا، روی محبت کجا مهر حسین و علی، لطف خداوندگار
هاشم مالکی
10/4/89 در راه کربلا سروده شد
تکمیل 16/7/89
.: Weblog Themes By Pichak :.